-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)
-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:40723 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:69

نكات آموزنده در زندگي حضرت فاطمه (س) چيست؟
1 ـ او از همان دوران كودكي شريك مشكلات و ناهمواريهاي زندگي پدر بزرگوار خود بود. روزي كه بر بني هاشم حصر اقتصادي زده شد و هر نوع داد و ستد با اين گروه ممنوع اعلام گشت، پيامبر(ص) ناچار شد با هشتاد نفر از نزديكان و گروندگان به وي، در درّه اي به نام «شِعْب ابي طالب» بسر ببرد. در آن هنگام دخت گرامياو سه ساله بود زيرا او در سال پنجم بعثت ديده به جهان گشود و حصر اقتصادي در سال هفتم هجرت آغاز شد و سه سال نيز به طول انجاميد.
آن كودك به ظاهر خردسال، مانند ديگر زندانيان و محصوران در شِعْب، سه سال تمام با محروميت و گرسنگي دست به گريبان بود، زيرا غذائي كه به آنان به صورت غير رسمي ميرسيد، آنان را حتي نيم سير نيز نميكرد و همين زندگي مشقت بار، روح استقامت و پشتكاري را در آن كودك پديد آورد، روشن است كه زندگي در مشقت و رنج، انسان را مانند فولاد آبديده، مقاوم ميسازد. بر خلاف زندگي در ناز و نعمت كه نتيجه اي جز شكست پذيري ندارد.
2 ـ دختر گراميرسول خدا علاوه بر سختي هاي شعب ابي طالب با رنجها و دردهاي ديگري نيز روبرو شد هنوز پنج بهار از عمر او نگذشته بود كه مادر گراميخود حضرت خديجه را از دست داد. مادري كه براي دختر حصن و حصين و دژ محكميبود و در عين حال براي شوهر خود نيز، زن با وفا و فداكاري بود. ممكن است اين نوع سختي ها به ظاهر بلا و گرفتاري شمرده شود امّا از ديدة عرفاني نوعي رحمت بشمار آيد.
اي كاش گرفتاري ظاهري او تنها مرگ مادرش بود ولي چند روزي از مصيبت مادر نگذشته بود كه عموي پدر بزرگوار خود ابو طالب را نيز از دست داد و مصيبتي بر مصيبتي افزوده شد.
3 ـ رسول گرامي(ص) در سال سيزدهم بعثت، مكه را به عزم اقامت در مدينه ترك گفت به هنگام ترك مكه، به علي(ع) دستور داد كه پس از وي «فواطم» را همراه خود به مدينه بياورد و يكي از آن فواطم، فاطمه دختر گراميپيامبر(ص) بود. فاطمه همراه دو فاطمة ديگر بنام، فاطمه بنت اسد مادر حضرت علي(ع)، فاطمه بنت زبير، مكه را به عزم مدينه ترك گفتند بار ديگر دختر پيامبر در كنار پدر قرار گرفت و در رنج و غم او شركت جست، همچنان كه در مكه نيز شريك غم او بود چنان كه مورخان مينويسند:
پيامبر در مسجد الحرام در حال سجده بود يكي از مشركان بچه دان شتري را بر پشت پيامبر افكند لباس او را آلوده ساخت، دختر گراميپيامبر در گوشة مسجد نشسته بود دوان دوان به كمك پدر شتافت و با آبي كه همراه داشت آلودگي از جامه او پاك كرد.
نتيجه ميگيريم: زهراي اطهر پيوسته در كنار پدر و انقلاب آسماني او قرار داشت و پدر را تأييد و او را كمك ميكرد. و بر ايمان و تقواي خود ميافزود. و هرگز راحت طلبي را بر هدف مقدم نميداشت، اين نه تنها محيط مكه است كه به كمك پدر ميشتابد، در جنگ اُحد كه در مدينه رخ داد نيز چنين كاري را انجام داد و با آوردن آبي چهرة پدر را شستشو داد و او را نوازش كرد.
4 ـ خواستگاري علي(ع) از زهرا (س)، عقدي كه بسته شد، جهيزيه اي كه همراه خود به خانه بخت برد همگي از نكات آموزندة زندگي اوست. او به دنبال يك انسان كامل بود كه با روح و روان او همسو باشد نه بدنبال انسان ثروتمندي كه از نظر روحي كاملاً با او بيگانه باشد، وقتي عبد الرحمان بن عوف و امثال او از زهرا (س) خواستگاري به عمل آوردند دخت گراميپيامبر به هيچ يك پاسخ مثبت نگفت. برخي از خواستگاران به رسول خدا گفتند من طلاها و نقرهها را آنچنان ميچينم ك طرف مقابل، بنده را نميبيند مع الوصف زهراي اطهر (س) به هيچ يك رضايت نداد، زيرا او نميخواست با طلا و نقره همبستر شود. او براي همسري، انساني را ميخواست كه در اتاق محقري با اثاثيه اي بسيار كم امّا دلي پر از ايمان و تقوا زندگي كند.
5 ـ همسر بودن زهرا نسبت به علي مانع از آن نبود كه پيوسته با او مؤدبانه سخن بگويد يك بار هم در طول زندگي همسر را به نام فرزند ابو طالب صدا نكرد، بلكه صداي همسر پيوسته با ادب مناسب و آهنگ مناسبتر بود به گونه اي كه به كانون زندگي حرارت و گرمي ميبخشيد، فقط يك بار در يك جريان سياسي كه حق وي را غصب كردند و علي خانه نشين شده بودـ فقط در اين يك بار ـ او را فرزند ابو طالب خواند و گفت چرا در خانه نشسته اي و مانند كودكي در رحم، زانوهاي غم را در بغل گرفته اي.
6 ـ دخت گراميپيامبر نزد پدر آموزش ميديد و از علوم و آگاهيهاي پدر بهره ميگرفت او نه تنها كارهاي خانه را انجام ميداد بلكه هنگاميكه پدر بزرگوارش وارد خانه ميشد از او مسايلي ميآموخت و همگي در صحيفه اي ضبط ميشد كه بعدها به نام «مصحف زهرا(ص)» معروف گشت و اين صحيفه در نزد امامان مانند حضرت باقر و صادق(ع) موجود بود كه به آن مراجعه ميكردند و جريانهايي را پيشگويي ميكردند.
7 ـ در كنار كارخانه و آموزشهاي علميو فكري، عبادت زهرا (س) مورد توجه پيامبر(ص) بود او بسان حضرت مريم(ع) در محراب عبادت ميايستاد و نور عبادت او خانه را روشن ميساخت حالا اين چه نوري بود كه محيط زندگي را روشن ميساخت براي ما روشن نيست.
8 ـ فصاحت و بلاغت حضرت زهرا از خطبه يادگاري او مُبان و آشكار است خطبه اي كه مهاجر و انصار را متأثر كرد، تاريخ زندگي عرب را تشريح نمود، خدمات پدرش را در بالا بردن تمدن آنان به رخ آنان كشيد، سپس از عملكرد آنان پس از در گذشت پيامبر سخت انتقاد كرد بالأخص محروميت خود را از ارث پدر به رخ خلافت كشيد كه چگونه او را از حق واقعي او محروم ساختهاند.
در اين خطبه يك جهان تاريخ، يك دنيا نكات آموزنده است ، نكته قابل توجه آنجاست كه او اين خطبه را ارتجالاً و بدون مقدمه ايراد كرد، بدون آنكه كوچكترين ياد داشتي در اختيار داشته باشد، و از دختر گراميپيامبر جز اين انتظار نبود.

: آية الله جعفر سبحاني
سيماي فرزانگان ج 1

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.